قلدری و زورگویی یک مشکل رفتاری شایع در کودکان و نوجوانان است که ممکن است به آسیب دیدن آنها و دیگران منتهی شود. اما چگونه میتوان از ایجاد این مشکل در آنها پیشگیری کرد؟ آیا باید با این کودکان، برخورد قهرآمیز کرد و چاره را در تنبیه بدنی آنها دانست؟
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی پیشگیری نوین، متخصصان علوم اعصاب، روانشناسان و متخصصان تعلیم و تربیت اعتقاد دارند که زورگویی و انواع خشونت با تشویق کودک به همدلی کردن با دیگران کاهش مییابد.
پژوهشها در طول دهه گذشته در مورد همدلی کردن نشان داده است این خصوصیت نقش مهمی در این زمینه دارد و شاید بر همه موارد روابط اجتماعی و اخلاقیات انسانی تاثیرگذار باشد.
در نبود همدلی، جامعهای تجزیهشده خواهیم داشت که در آن بیاعتمادی حاکم است و دلیلی برای پرهیز از کشتن و فریب دادن، دزیدن یا دروغ گفتن وجود ندارد. تصور بر این است که این توانایی که فرد خود را جای دیگران بگذارد، ذاتی اغلب انسانها باشد و حتی در برخی از انساننماها مانند شمپانزهها هم دیده میشود.
اولین نشانههای همدلی با دیگران به طور شاخص در دوران نوزادی دیده میشود. نوزادان هنگامی که گریه نوزاد دیگری را میشنوند، گریه میکنند و بررسیها نشان داده است کودکان در سنین پایین تر از 14 ماهگی به بزرگسالانی تمایل دارند که به دیگران کمک میکنند.
درست همانطور که میتوانیم افراد را برای قاتل شدن تعلیم دهیم، میتوانیم آنها را همدل با دیگران بار بیاوریم. در سال 2007 میلادی، پژوهشگران، اولین بررسی تصادفی و کنترلشده در مورد بزرگ شدن در یتیمخانه را منتشر کردند. این بررسی و پژوهش بعدی روی همین نمونه کودکان یتیم رومانیایی نشان داد افرادی که در یتیمخانه بزرگ شده بودند در مقایسه با نوزادانی که خانوادههایی آنها را به فرزندی پذیرفته بودند، ضریب هوشی کمتر، رشد جسمی کمتر داشتند و در ایجاد دلبستگی انسانی ناتوان بودند.
کودکانی که در یتیمخانه بزرگ شده بودند، تجربه قرار گرفتن در کانون توجه محبتآمیز یک خانواده را نداشتند، درعوض آنها به وسیله کارمندانی که در شیفتهای چرخشی کار میکردند و بنا به طبیعت این کار آنها را نادیده میگرفتند، مراقبت می شدند.
چنین کودکانی از دلبستگی به والدین محروم بودند. بدون این تجربه آنها آموختند دنیا جایی سرد، ناامن و بیارزش است. نیازهای عاطفی آنها برآورده نمیشود و اغلب در درک یا تحسین احساسات دیگران ناتوان هستند.
یک تمرین عملی
به جای آن که فرض کنید مجبورید کودک را کتک بزنید تا کارهای بدش را کنار بگذارد، باید به او همدلی و دلبستگی را بیاموزید.
به عبارت دیگر، به کودک بیاموزید رفتارها و احساسات خودش را درک کند. این کار ابزاری اساسی برای درک رفتار و احساسات دیگران در اختیار او قرار میدهد؛ برای مثال، در برخورد با کودکی که به شخص دیگری صدمه زده است، به او کمک کنید تا یاد بگیرد در آن لحظه خودش چه احساسی داشته است.
حرف آخر
توانایی شخصی کودک برای همدلی را میتوان با تشویق والدین به آن که خودشان را به الگویی برای رفتار همدلانه تبدیل کنند، بالا برد.
هنگامی که والدین با افراد دیگر با محبت و دلبستگی، بدون خودخواهی و قضاوت کردن برخورد میکنند، کودکان رفتارهای آنها را تقلید میکنند.
نظرات شما عزیزان: